رویکرد هنر درمانی در بیماریهای اعصاب و روان
از اوایل قرن بیستم میلادی که واژه "هنر درمانی" وارد عرصه علوم روانشناسی شد ؛ نقاشی همواره به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود و درمان مشکلات بیماران اعصاب و روان ، مورد مطالعه و تحقیقات گسترده پژوهشگران در حوزه روانپزشکی و روانشناسی بوده است.
این رویکرد بیانگر اهمیت فعالیت های هنری و تاثیر آن در بهبود حالات و کیفیت ذهنی و روانی افراد است و روانشناسان و روانپزشکان صاحب نامی ، پرداختن به فعالیت های هنری را به عنوان ابزاری مکمل برای بهبود و درمان و یا شناخت آلام روحی و روانی افراد توصیه نموده اند .
هنر درمانی در کنار دارو درمانی ؛ روان درمانی و کار درمانی اغلب به عنوان یک درمان کمکی برای بیماران اعصاب و روان مورد استفاده قرار می گیرد . از روش های هنر درمانی می توان در مراحل مختلف فرایند درمان استفاده کرد:
در درمان مرحله حاد، می توان از هنر درمانی برای کمک به بیماران برای بیان احساسات و تجربیات خود به روش غیرکلامی استفاده کرد، که می تواند به ویژه برای بیمارانی که در برقراری ارتباط از طریق گفتار مشکل دارند مفید باشد.
در درمان نگهدارنده، می توان از هنر درمانی برای کمک به بیماران در حفظ بهبود علائم و مقابله با عوامل استرس زا که ممکن است
باعث عود بیماری شوند استفاده کرد.
در درمان پیشگیرانه، می توان از هنر درمانی برای کمک به بیماران در استفاده از روشهای مقابله و جلوگیری از شروع دوره های جدید بیماری استفاده کرد.
مداخلات هنردرمانی بسته به نیازها و اهداف بیمار می تواند متفاوت باشد. درمانگر همچنین ممکن است از تمرین های تصویرسازی یا تجسم هدایت شده برای کمک به بیمار برای کشف دنیای درونی خود و به دست آوردن
بینش نسبت به افکار و احساسات خود استفاده کند.
در این مقاله کوتاه ،تلاش نموده ایم ، تاثیر و دست آوردهای هنر درمانی( به ویژه با رویکرد به نقاشی ) را در بهبود و تسکین مشکلات اعصاب و روان افراد به صورت مختصر شرح و آن را در قالبی ساده طبقه بندی کنیم.
اثر فعالیت های هنری و به ویژه نقاشی را می توان در چند دست آورد کلی طبقه بندی نمود :
1. بیان عاطفی و تخلیه روانی ( کاتارسیس )
- نقاشی ، روشی غیر کلامی در اختیار افراد قرار می دهد تا بتوانند عواطف خود را بیان کنند. به ویژه کسانی که با مشکلات عدم توانائی در ارتباطات کلامی دست و پنجه نرم می کنند (مالچیودی، 2011).
- نقاشی می تواند به عنوان ابزاری برای تخلیه روانی ( کاتارسیس ) عمل کند . نقاشی به بیماران اجازه می دهد تا احساسات استرس، اضطراب و تروما را مورد بازبینی قرار داده و آن را کاهش دهند (Kaimal et al., 2016).
2. کاهش استرس و کسب آرامش
- پرداختن به هنر [ و به ویژه نقاشی ] می تواند سطح کورتیزول را کاهش دهد و احساس آرامش را تقویت کند (استاکی و نوبل، 2010).
- تمرکز بر فرآیند خلق اثر هنری ، افراد را از نگرانیهایشان منحرف میکند و باعث افزایش تمرکز حواس و کاهش استرس میشود (Scherer & Teufel-Prida، 2008).
3. افزایش عزت نفس و ابراز وجود
- خلق اثر هنری می تواند با ایجاد حس موفقیت و تسلط، عزت نفس افراد را تقویت کند (شوایزر و همکاران، 2007).
- نقاشی به افراد اجازه می دهد تا دیدگاه ها و تجربیات منحصر به فرد خود را بیان کنند و حس هویت مستقل را در خود تقویت کنند (مالچیودی، 2011).
4. بهبود مهارت های ارتباطی
- هنر درمانی می تواند به افراد کمک کند تا مهارت های ارتباطی بهتری را با استفاده از نشانه ها و بیان احساسات غیرکلامی ایجاد کنند (هینز، 2009).
- بیماران می توانند انتقال افکار و احساسات خود را از طریق وسایل دیداری مانند نقاشی تمرین کنند که می تواند به بهبود ارتباط کلامی تبدیل شود (مالچیودی، 2011).
5. افزایش توانایی حل مسئله
- نقاشی، به حل خلاقانه مسئله و تفکر خارج از چارچوب های شکل گرفته ذهنی کمک نموده و آن را هدایت می کند (استاکی و نوبل، 2010).
- بیماران می توانند این مهارت ها را به موقعیت های زندگی واقعی منتقل کنند و به توانایی آنها برای مقابله با چالش ها کمک کنند (Kaimal et al., 2016).
6. مشارکت اجتماعی و پشتیبانی
- جلسات هنردرمانی گروهی باعث ترویج تعامل اجتماعی و احساس تعلق [ به گروه اجتماعی ] می شود (جانسون، 2013).
- بیماران می توانند تجارب خود را به اشتراک بگذارند و با دیگرانی که مشکلات مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنند (مالچیودی، 2011).
نمودار
|
در مجموع می توان این گونه بیان نمود که :
هنر درمانی رویکردی جامع برای مراقبت از سلامت روان افراد ارائه نموده و استفاده از نقاشی برای کمک به درمان بیماران روانی می تواند مکمل درمان های رایج در این زمینه باشد .
گردآوری و نگارش : حسین مفیدی
.
منابع مطلب
منابع مورد استفاده :در نگارش این مقاله برای تسریع دسترسی و اعتبار سنجی منابع از AI بهره برده ام . 1. Hinz, L. D. (2009). Expressive therapies continuum: A framework for using art in therapy. Taylor & Francis.2. Johnson, D. R. (2013). Art therapy and group work: An inevitable and formidable partnership. International Journal of Group Psychotherapy, 63(4), 534-539.3. Kaimal, G., Ray, K., & Muniz, J. (2016). Reduction of cortisol levels and participants' responses following art making. Art Therapy, 33(2), 74-80.4. Malchiodi, C. A. (2011). The art therapy sourcebook. McGraw-Hill Education.5. Schweizer, T. S., Snyder, A. L., & Young, R. (2007). Art therapy and self-esteem in a population of incarcerated juveniles. Art Therapy, 24(2), 62-68.6. Scherer, M. R., & Teufel-Prida, T. (2008). Mindfulness and art therapy. The Arts in Psychotherapy, 35(3), 207-213.7. Stuckey, H. L., & Nobel, J. (2010). The connection between art, healing, and public health: A review of current literature. American Journal of Public Health, 100(2), 254-263